رویاهای رها

ساخت وبلاگ
اتاق نقاشیداده ام به باد ای دل اشتیاق نقاشیزرد و آبی و قرمز برگ باغ نقاشیکم نکرد نه هرگز میل من به نقاشیبر دلم هزاران بار خورد داغ نقاشیرنگ ها و داروها صورتی سفید آبیدرد های گم در هم بر سیاق نقاشیجای بوم نقاشی یک غزل پر از رنگمرنگ ها که می سوزند در اجاق نقاشیکاغذ و زغالم را زیر سر تماشا کنگرچه دور و نزدیکند جفت و طاق نقاشیخورده بر در و دیوار خاطرات این نقاشعاقبت شدم ققنوس در اتاق نقاشیزاده شد خودی از خود عالمی تماشا کردعشق تو نفس شد در احتراق نقاشیرها رادسه شنبه 1401/11/4ساعت23:50 رویاهای رها...
ما را در سایت رویاهای رها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8royahaye-raha8 بازدید : 98 تاريخ : يکشنبه 16 بهمن 1401 ساعت: 4:37

«شاه رخ»کاش این لحظه ی پایان جدایی بودکاش در این شریان خون خدایی بودوای بر من که رها هستم و زندانیعشق همرنگ افق های رهایی بوددر تنم میلِ وفاییست خدا گونهکالبد آنِ خدایی که فدایی بودبرگِ رنگینِ خزانم دِلَکی عاشقعابری بودی و تن پوش صدایی بودمی شنیدی گذرت از رگِ روحم راخش خشِ من رگِ تو وای نوایی بودبگذر یا نگذر ای تو یکی با منیا فلق یا شفقی شیشه و هایی بودماه قرمز،رگ من ،خون تو خون خدایشاهرخ در شریان تو خدایی بودرهارادسه شنبه1401/9/8ساعت 19:40 رویاهای رها...
ما را در سایت رویاهای رها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8royahaye-raha8 بازدید : 92 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 13:55

«پیله»می رسم از پیله به پروانهاز برگ توت به ابریشم به پروانهاز باغبان سبز پوش به توتستان به پروانهاز دوره گردی با صورتش پشتِ نرده هایِ چرک خندان به باغبان به پروانهاز دوره گردی گوشه نشین در پارک محله ای،به دوره گرد خندان به باغبان به پروانهتوتستانی رهن کرم ها که می رویند پروانهبه«پروانه های خشک شده کم نیافرید»*من که ردیف شعرم پروانهپیله ام خوابِ پروانه می دیدپروانه ی در پیله مردهپرواز در حافظه ی کدام کرم مانده بوددر بازگشت از کدام زندگیپیله ام می خواند:«باید این اشتیاق پرواز را از همان ابتداش می کشتم»*پیله ها می خواندند:«چی غم انگیز تر از این میشه کرمی که توی پیله واداده»*که گفت:ابریشم گران بها ترین متاع!در خودسوزیِ مزارع پنبهدر کشتار جمعی یه پروانه های ابریشمپیله ها می خواندند:«باید این اشتیاق پرواز را از همان ابتدا ش می کشتم»*می رسم از پیله به پروانهاز باغبان به پروانهاز دوره گردان به پروانهاز توتستان به پروانهپروانه ها مرا صدا می کنند شعر!پیله ام را بشکافآسمانم هنوز آزاد استرها رادپنج شنبه1401/10/1ساعت23:21*شعرهای داخل گیومه بندهایی از یک غزل و یک ترانه ی منند. رویاهای رها...
ما را در سایت رویاهای رها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8royahaye-raha8 بازدید : 92 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 13:55

روباهدر بهترین حالتروباهی هستم تهی شده از درون در رشتمی آویزم از آویزِ بینیِ دو کودکِ در بهترین حالت نوجوانخوک های جنسی ِجیب برِ کنارِ عابر بانکبه کندی از کنارشان می گذرممن روباهِ پوستیِ کفاشیِ چرمِ کُهنِ خیابانِ مطهریمی لرزم در لباس کمِ دخترکان جیب برلا اقل شال گردنی می توانستم شدپاهای ظریفش در شلوار بَگ پاره ی ِ گشادش می لرزیدزمستان سختی استعبور می کنمبه کندی اماقاتلی با کیسه ی چرکشبه سرعت از کنارشان می گذردمن می ترسم در پوستینممی لرزمیا می رقصمدر آهنگ جاز گروه های مذهبیفاطمه فاطمه می خوانند و لبو پخش می کنند برای تهنیتنزدیک نمی شوممن به جنگل می رومبه پارک شهرآنجا که کلاغانمزاحم سگان سیاه می شوند در روز روشنمن نگاه می کنمانگار که گربه ای سمج مزاحم شیریشیطان است در بدن دخترانه ی 10ساله اش آمده هواخوریشیطانکی است اسکیت سوار با موهای هویجیشب استباز می گردم به لانهپلیس ها موتور شده اندمی برندشان که بفروشندموتور های اسپرت زیبانوجوانان عاشق اما هنوز دو به دو در پارک کنار هم می لرزند و لب می گیرند...رها رادشنبه1401/10/24ساعت22:28 رویاهای رها...
ما را در سایت رویاهای رها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8royahaye-raha8 بازدید : 86 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 13:55